800104

غرق شده در خود
Join me in my music channel: Odyssey Music

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

باور کن

۹۳ ـُـمین روزِ سال

باور کن بهتر از ذهن من هم جایی برای زیستن هست.

Last To Know

۸۹ ـُـمین روزِ سال

She just walked away.
Why didn't she tell me
And where do I go tonight
This isn't happening to me
This can't be happening to me
She didn't say a word
Just walked away

+ Listen

   Last To Know - Three Days Grace

بند

۷۲ ـُـمین روزِ سال

ابرها به هم گره خورده‌اند. باد شدیدی می‌وزد. دریا طوفانی‌ست. حتی طبیعت نیز خود را برای عذاب آماده کرده است.

جاده ای از وسط کشتزار های سوخته راه خود را تا دریا باز کرده است. در کشتزارها عده ای را به صلیب کشیده‌اند - انگار مترسکانی هستند برای پاسبانی از کشتزار.

نقابدارانی شیاطین را دسته به دسته، زنجیر بر گردن و دست و پا هدایت می‌کنند. بر پشت هر شیطانی که می‌ایستد یا سعی در فرار دارد، تازیانه فرود می‌آید. تازیانه‌ای از جنس آب!

ناگهان رعد و برقی آسمان را می‌شکافد. شیاطین از ترس جیغ می‌کشند. صدایی ناهنجار طنین انداز می‌شود. در همان هنگام باران شروع به باریدن می‌کند. نقابداران نیز از تماشای چنین صحنه‌ای بیم دارند. شیاطین، سر به زیر گویی تقدیر خود را پذیرفته‌اند اما اوضاع همیشه آن طور که انتظار می رفت، پیش نمی‌رود. باران همچون عذابی بر نقابداران نازل شد. نقابداران که فریاد می‌کشیدند در زیر باران سوختند! در همان حین آتش شیاطین زبانه کشید و شعله‌ور شد. گویی آسمان آتش می‌بارید. آری، بارانی از جنس آتش!

من، تو، او، دیگری

۶۳ ـُـمین روزِ سال

او مرا دوست دارد، من تو را و تو هم دیگری را ...